چهارشنبه ۰۱ اسفند ۰۳

خريد آنلاين كتاب

كتابفروشي آنلاين كاواك از سال ???? فعاليت خود را در زمينه‌ي بررسي و معرفي كتاب آغاز نموده است. در طول مدت فعاليت به جهت همراهي و اشتياق و جذب مخاطبين بيشتر بر آن شديم تا وبگاه كاواك را راه اندازي نماييم.
هدف اصلي كاواك معرفي مجموعه‌اي از بهترين و تازه‌ترين‌هاي نشر ايران و جهان است كه براي تمامي گروه هاي سني از جمله كودك و نوجوان ارائه مي گردد. وبگاه كاواك قصد دارد با كيفيتي مطلوب و در كمترين زمان ممكن فرايند ارسال و تحويل را چه در داخل و چه در خارج از كشور براي كتاب‌خوانان عزيز فراهم سازد.
علاوه بر وبگاه، مجله‌ي كاواك و خبرنامه، روزانه با مطالب مربوط به حوزه فرهنگ و هنر در خدمت شما عزيزان خواهد بود. همچنين فعاليت كاواك در فضاي مجازي از جمله توييتر، اينستاگرام، تلگرام و گودريدز ادامه‌ داشته و منتظر شنيدن نظرات شما عزيزان هستيم.

خريد كتاب با موضوعات مختلف از جمله عمومي, هنري, روانشناسي, كودك و نوجوان, درسي و دانشگاهي و غيره
از كتابفروشي كاواك

:heavy_check_mark: داراي نماد اعتماد الكترونيك
:heavy_check_mark: ارسال به سراسر نقاط دنيا
:heavy_check_mark: تحويل فوري كتاب در تهران
:heavy_check_mark: سفارشات بالاي دويست هزار تومان ارسال رايگان

جهت مشاهده‌ كتابها به وب سايت كاواك مراجعه نماييد:
https://www.cavack.com

هم‌ چنين مي‌ توانيد جهت مطالعه درمورد موضوعات مختلف از جمله معرفي و نقد كتاب,تازه‌ هاي نشر,نويسندگان, شخصيت‌ هاي برجسته و غيره به مجله‌ي كاواك مراجعه نماييد:
https://mag.cavack.com/

لطفا به جمع ما در شبكه‌ هاي اجتماعي بپيونديد : cavackonline#
اينستاگرام : https://www.instagram.com/cavackonline
تلگرام : https://t.me/cavackonline

آدرس : تهران، يوسف آباد، خيابان اسدآبادي، پلاك ???، طبقه اول، واحد ?
شماره تماس : 88061153

 

كتاب ما اين‌طوري زندگي مي‌كنيم

كتاب ما اين‌طوري زندگي مي‌كنيم

1olb_k4.jpg

كتاب ما اين‌طوري زندگي مي‌كنيم كتابي است براي كودكاني كه مي‌خواهند از زندگي هم‌سن‌وسال‌هاي خود در نقاط ديگر دنيا بيشتر بدانند. مت لموث در كتاب ما اين‌طوري زندگي مي‌كنيم يك روز از زندگي هفت كودك در كشورهاي مختلف ازجمله ايران را به تصوير كشيده است و تفاوت سبك زندگي‌، فرهنگ و اهميت اين تفاوت و شباهت‌ها را به كودك مي‌آموزد.

كتاب ما اين‌طوري زندگي مي‌كنيم پنجره‌اي است به روي سنت‌هاي متفاوت مردم و آينه‌ي تجربيات مشتركشان. برگردان فارسي اين اثر با ترجمه‌ي سحر ترهنده و از انتشارات طوطي در دسترس علاقه‌مندان قرارگرفته است.

يك روز هفت كودك

بياييد يك روز از زندگي‌مان را با هفت كودك ديگر شريك شويم. كيان از ايران، اولگ از روسيه، كاي از ژاپن، ريبالدو از پرو، دافين از اوگاندا، آنانيا از هند و رومئو از ايتاليا به ما مي‌گويند كه براي صبحانه چه مي‌خورند، چه مي‌پوشند، چگونه به مدرسه مي‌روند،‌ چه بازي‌هايي مي‌كنند، چه چيزهايي ياد مي‌گيرند و چگونه به ديگران كمك مي‌كنند.

كيان در ايران صبح‌ها نان بربري، نيمرو، گردو و پنير مي‌خورد. كاي در ژاپن سوپ ميسو، برنج و فوكياك، ماهي كبابي و يك پر پرتقال مي‌خورد. در پرو، روسيه و هند، مردم ژاكت، تي‌شرت، بلوز، شلوار يا دامن پليسه با كراوات و يا كمربند مي‌پوشند و بعضي‌اوقات كارت شناسايي هم گردنشان مي‌اندازند و كفش يا كتاني پا مي‌كنند. دافين راه خانه تا مدرسه را با دوستانش پياده طي مي‌كند و رومئو در ايتاليا با اتوبوس به مدرسه مي‌رود.

ما اين‌طوري زندگي مي‌كنيم را بخوانيد تا بدانيد چه چيز اين هفت كودك را با يكديگر متفاوت مي‌كند و چه چيزي آن‌ها را به هم پيوند مي‌دهد.

برخي انتقادات وارد بر كتاب و پاسخ به آن‌ها

شايد ازنظر برخي اين انتقاد به كتاب وارد باشد كه تنوع خانوادگي در كتاب در نظر گرفته نشده است؛ تمام كودكاني كه در كتاب هستند يك مادر و يك پدر دارند و در خانواده‌اي كامل زندگي مي‌كنند. در جواب اين دست انتقادات بايد گفت كه هدف از تأليف كتاب ما اين‌طوري زندگي مي‌كنيم آن نيست كه كودك خود و شرايط خود را در آن ببيند؛ هدف اين كتاب آن است كه كودك را با انواع سبك زندگي كودكان ديگر آشنا كند و تجربه و دانشي به او بدهد كه پيش از آن نداشته است.

گمان نمي‌كنم كسي در چنين كتابي انتظار داشته باشد دو پدر و يا مادر همجنسگرا كودك را بزرگ كنند؛ به‌خصوص آنكه اين مسئله در حداقل يكي از كشورهايي كه در كتاب ذكرشده مجازات زندان به دنبال دارد؛ اما در نظر گرفتن خانواده‌اي با پدر يا مادر مجرد مي‌توانست انتخاب خوبي باشد؛ اما بايد اين نكته را در نظر گرفت كه تمام خانواده‌هايي كه در كتاب از آن‌ها صحبت شده خانواده‌هايي واقعي هستند كه احتمالاً بيشتر از ديگران خواستار شركت در برنامه بوده‌اند.

مطالعه‌ي اين كتاب و آشنايي با اين كودكان و زندگي‌هايشان چنان لذت‌بخش است كه خواننده آرزو مي‌كند اي‌كاش از كشورها و كودكان بيشتري صحبت مي‌شد؛ به‌طور مثال از قاره‌ي اقيانوسيه ابداً حرفي نيامده است و صد در صد آشنايي با خانواده‌اي اهل كانادا يا آلاسكا براي كودك جذاب مي‌بود.

گزينه‌اي مناسب براي آشنايي كودك با فرهنگ‌هاي گوناگون

اگر با كتاب كودكاني درست شبيه من (Children Just Like Me) آشنايي داشته باشيد خواهيد ديد كه كتاب ما اين‌طوري زندگي مي‌كنيم تا حد زيادي به آن شبيه است؛ تنها آنكه در اين اثر به‌جاي استفاده از عكس، نقاشي‌هاي زيبايي آورده شده و نويسنده سعي دارد به يك روز كاملاً معمولي در زندگي اين هفت كودك بپردازد و به خواننده نشان دهد هركدام از آن‌ها چه مي‌خورند، چه ياد مي‌گيرند، چه بازي‌هايي مي‌كنند و حتي چگونه مي‌خوابند!

در انتهاي كتاب هم عكس واقعي افراد آورده شده است كه ديدنش خالي از لطف نيست. نكته‌ي مثبت ديگر آنكه لغت‌نامه‌ي مختصري در انتها آورده شده كه به كودك كمك مي‌كند معني لغات و اصطلاحات نا‌آشنا را بداند.

بله اين كتاب مخصوص بچه‌هاست؛ اما تضمين مي‌كنم برخي قسمت‌هاي كتاب هست كه حتي بزرگ‌سالان را نيز شگفت‌زده مي‌كند. تفاوت ساعت صرف شام و خوابيدن در كشورهاي گوناگون جالب است. يكي ديگر از بخش‌هاي جالب كتاب آشنايي با غذاها و عادات غذايي گوناگون است؛ يك كودك در پرو حتي اجازه دارد قهوه بنوشد!

پرداختن به تفاوت‌هاي سيستم آموزشي نيز بعد جالب ديگري از اين كتاب است؛ به‌عنوان‌مثال كودكان در ژاپن درس اخلاق دارند و در هند به دانش‌آموزان ارزش‌هاي خاصي ياد داده مي‌شود.

اثري سرگرم‌كننده و آموزنده براي كودك

آثاري كه در حوزه‌ي كودك تأليف يا ترجمه مي‌شوند بايد جداي از فراهم كردن سرگرمي حاوي پيامي ارزشمند باشند. كتاب ما اين‌طوري زندگي مي‌كنيم كتابي است كه هردوي اين ويژگي‌ها را دارد. پيامي كه نويسنده سعي دارد به كودك مخاطب خود منتقل كند آن است كه همه‌ي ما هرچقدر هم كه با يكديگر متفاوت باشيم، شب‌ها زير يك آسمان مي‌خوابيم.

اين كتاب براي استفاده در كلاس‌هاي درس، مهدكودك‌ها و پيش‌دبستاني‌ها و براي كودكاني كه شيفته‌ي دانستن درباره‌ي اين دنيا هستند گزينه‌ي مناسبي است.

خريد كتاب ما اين‌طوري زندگي مي‌كنيم

 

معرفي كتاب در كافه اگزيستانسياليستي

كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي اثري است از نويسنده‌ي انگليسي، سارا بيكول كه در سال ???? انتشار يافت. سارا بيكول در كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي به فلسفه‌ي قرن بيستم، اگزيستانسياليسم و پديدارشناسي مي‌پردازد. در همان سال انتشار كتاب، نيگل واربرتون، فيلسوف مشهور بريتانيايي، در كافه‌ي اگزيستانسياليستي را يكي از پنج اثر برتر در حوزه‌ي فلسفه خواند. برگردان فارسي كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي به ترجمه‌ي هوشمند دهقان و از انتشارات پيام امروز در دسترس علاقه‌مندان قرارگرفته است. در ادامه درباره‌ي اين اثر بيشتر مي‌خوانيم.

مضمون اثر

سارا بيكول در كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي فلسفه‌ي قرن بيستم و جنبش اگزيستانسياليسم را پوشش مي‌دهد. كتاب هم‌چنين شرح دقيقي از اگزيستانسياليسم مدرن، قبل و بعد جنگ جهاني دوم نيز به دست مي‌دهد. او در كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي نظريه‌ي پديدارشناسي را كه نخستين بار توسط ادموند هوسرل مطرح شد به بحث مي‌گذارد. آموزه‌هاي ادموند هوسرل بر فيلسوفاني چون سارتر، سيمون دوبووار و مارتين هايدگر و ظهور اگزيستانسياليسم تأثير فراواني گذاشت. اين سه فيلسوف در اصل همان شخصيت‌هاي اصلي كتاب ما هستند.

سارتر، دوبووار و رمون آرون در كافه، و تولد فلسفه‌اي نوين

عنوان كتاب اشاره دارد به ميزگرد صميمانه‌اي كه سه تن از فيلسوفان بزرگ تاريخ در كافه‌اي در پاريس ترتيب داده‌اند و كوكتل زردآلو مي‌نوشند كه ناگهان رمون آرون به ليواني اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «مي‌توان از اين كوكتل فلسفه استخراج كرد.» سارتر با شنيدن از ادموند هوسرل و پديدارشناسي تصميم مي‌گيرد آلمان را ترك كند و با آميختن آموخته‌هايش از پديدارشناسي، فلسفه‌ي كي‌ير كگارد و ادبيات مخصوص به خودش، فلسفه‌اي بيافريند به نام اگزيستانسياليسم و سيمون دوبووار و مرلوپونتي نيز با او در اين راه همراه مي‌شوند.

سارتر از پديدارشناسي تأثير مي‌پذيرد و فلسفه‌اي‌ براي زندگي واقعي، همان زندگي‌اي كه همگان تجربه‌اش مي‌كنند، مي‌آفريند؛ فلسفه‌اي براي عشق، آزادي،‌ بودن، فلسفه‌اي براي كافه‌ها و پيشخدمت‌ها، دوستي‌ها و تب‌وتاب باورها. اگزيستانسياليسم فلسفه‌اي است كه پاريس را شيفته‌ي خود مي‌كند، خود را به گوشه‌گوشه‌ي دنيا مي‌رساند و ردپايش بر جنبش‌هاي آزادي‌خواه پس از جنگ جهاني دوم، از قيام دانشجويان در سال ???? گرفته تا پيش‌قراولان جنبش حقوق مدني، باقي مي‌ماند.

خلاصه و سرفصل‌ها

ساختار كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي به اين‌گونه‌ است كه در هر فصل بر يك فيلسوف خاص و يا يك دوره‌ي به‌خصوص از جنبش اگزيستانسياليسم تمركز مي‌شود و اين مسير، با معرفي فيلسوفان پيشروي اگزيستانسياليسم، يعني كي‌ير كگارد، نيچه، داستايوسكي و كافكا آغاز مي‌شود و بعد به زندگي ديگراني چون هايدگر، هوسرل، سارتر، دوبووار، كامو و … مي‌پردازد.

سارا بيكول اين كتاب را در چهارده فصل تأليف كرده است كه عناوين آن‌ها عبارت‌اند از:‌

  • اگزيستانسياليسم چه وحشتناكه آقا!
  • به‌سوي خود چيزها
  • ساحري از مسيركش
  • داس مان، صلا
  • قرچ قروچ خوردن درختان شكوفه زده‌ي بادام
  • دلم نمي‌خواهد كه دست‌نوشته‌هايم را بخورم
  • اشغال، آزادسازي
  • تخريب
  • مطالعات زندگي
  • فيلسوف رقاص
  • اينجوري صليبي
  • نظر كساني كه كمتر موردحمايت قرارگرفته‌اند
  • روزگاري كه طعم پديدارشناسي را چشيده‌ايم
  • شكفتن محاسبه نشدني

كتاب سال در حوزه‌ي فلسفه

كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي در سال انتشارش توانست موفقيت‌هاي بسياري كسب كند؛ نشريه گاردين آن را كتاب سال معرفي كرد و نيويورك‌تايمز آن را در رده‌ي آثار برتر سال ???? قرارداد. هم‌چنين نيگل واربرتون آن را جزو پنج كتاب برتر در حوزه‌ي فلسفه در سال ???? دانست. تمام اين‌ها مهر تأييدي است بر اينكه اين اثر در نوع خود شاهكاري است.

اگر گمان مي‌كنيد اين كتاب تنها براي فيلسوف‌هاست

هنر سارا بيكول ‌آنجاست كه با زباني ساده و صميمي زندگي‌نامه‌ي جذاب فيلسوفان مشهور و تأثيرگذار تاريخ را با فلسفه درمي‌آميزد و با تركيب مفاهيم سنگين فلسفه و شيريني تاريخ، كاري مي‌كند اين كتاب چه براي كساني كه در اين زمينه متخصص هستند و چه مخاطبان عام، جذاب و قابل‌درك باشد. نكته‌ي ديگري كه سبب جذابيت هرچه بيشتر اين اثر مي‌شود آن است كه بيكول در كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي به روابط ميان بزرگان فلسفه نيز پرداخته است؛ روابطي كه گاهي به زندگي شخصي آن‌ها نيز كشيده مي‌شود.

سخن آخر

در كافه‌ي اگزيستانسياليستي اثري است كه اگزيستانسياليسم مدرن را برخورد پرحرارت افراد، ذهن‌ها و نظريه‌ها مي‌داند. سارا بيكول با گفتن از پادشاه و ملكه‌ي اگزيستانسياليسم، سارتر و سيمون دوبووار، و حلقه‌ي وسيع‌تر دوستان و مخالفانشان، كامو، مارتين هايدگر، مرلوپونتي و… داستان شكل‌گيري فلسفه‌ي مدرن را برايمان روايت مي‌كند. مطالعه‌اي اين اثر به‌منزله‌ي سفري لذت‌بخش به درون يك جنبش فكري فريبنده و زيبا است. سارا بيكول در كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي زندگي‌نامه و فكر را باهم درمي‌آميزد و ما را به قلب فلسفه‌اي مي‌برد كه درباره‌ي زندگي است و توانسته زندگي‌ها را دگرگون سازد، و جلوي بزرگ‌ترين پرسش بشر قد علم كند: اينكه ما كه هستيم و چرا هستيم.

اگر علاقه‌مند به مطالعه‌ي كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي هستيد، مي‌توانيد همين حالا آن را از وب‌سايت كاواك خريداري نماييد.

خريد كتاب در كافه‌ي اگزيستانسياليستي : https://www.cavack.com/Item/6711

 
 

 

 

كتاب شهر نوازندگان سفيد

داستان نسل‌كشي كردهاي عراق

رمان شهر نوازندگان سپيد را بختيار علي، نويسنده، منتقد و رساله‌نويس كُرد نخستين بار در سال ???? منتشر كرد كه در سال ???? با ترجمه‌ي رضا كريم مجاور و توسط انتشارات افراز بار ديگر در اختيار دوستداران اين نويسنده قرار گرفت. بختيار علي در رمان شهر نوازندگان سفيد، از فاحشه‌خانه‌اي در جنوب عراق به نقل داستان نسل‌كشي كردهاي عراق در سال ???? مي‌نشيند.

بختيار علي محمد در سليمانيه كردستان عراق و در سال ???? متولد شد. او متفكر، رمان‌نويس، رساله‌نويس، منتقد و شاعر نيز هست. بختيار علي كار خود را با شعر و مقاله آغاز كرد اما از اواسط دهه‌ي ???? توانست خود را به‌عنوان رمان‌نويسي تأثيرگذار به ديگران بشناساند. از او علاوه بر مقالاتش، شش رمان و مجموعه اشعار متعددي به چاپ رسيده است. سبك نوشتاري بختيار علي رئاليسم جادويي است. از آثار منثور او مي‌توان به مرگ تك‌فرزند دوم، قصر پرندگان غمگين، غزل‌نويس و باغ‌هاي خيال، آخرين انار دنيا و شهر نوازندگان سفيد اشاره كرد.

درباره‌ي رمان

دست تقدير، فاحشه‌اي كُرد، پزشكي كُرد و هنردوست، ژنرال عربي نادم و يكي از نجات‌يافتگان عمليات انفال را كنار هم قرار مي‌دهد.  هريك از شخصيت‌ها سوداي چيزي را در سر دارند. فاحشه سعي دارد معشوقش را از دنياي زندان‌هاي زيرزميني و شكنجه رها سازد؛  موسي‌بابك، پزشك، آرزو دارد بتواند در اين استبداد پاي هنر و زيبايي را به زندان‌ها باز كند؛ ژنرال سمير‌البابلي اميدوار است بتواند يك روز خود را به خاطر تمام قساوت‌هايي كه در گذشته مرتكب شده، ببخشد و بازمانده‌ي عمليات انفال سوداي حق و عدالت در سر دارد. با گذر از روي‌ها، كابوس‌ها و تكاپوي شخصيت‌ها، دنيايي مي‌يابيم پر از ظلم، قتل‌عام، حسرت، پشيماني، نجات و استقامت.

در جايي كه هنوز پاك‌دامني تعيين‌كننده‌ي عيار زنان است، رمان شهر نوازندگان سپيد تمام تلاشش را مي‌كند تا اخلاق متعارف و متعصب را به مبارزه بطلبد. اگر قصد اين باشد، راحت مي‌توان داستان را از زبان يك فاحشه، ژنرال و موسيقي‌داني در يك فاحشه‌خانه نقل كرد.  در چنين داستاني مي‌توان نشان داد كه در كشوري جنگ‌زده، همه قرباني‌اند؛ حتي ظالم. مي‌توان نشان داد كه اگر استبداد پايان يابد، هنوز مشكلات بسياري هست كه بايد با آن‌ها روبه‌رو شد. آن جامعه بايد درباره‌ي بخشش، حقيقت و صلح تصميماتي بگيرد و بداند كه اين تصميمات آينده را دستخوش تغيير مي‌كند.  همان‌طور كه يكي از قربانيان سميرالبابلي مي‌گويد:

من اين مرد را در درونم كشته‌ام. مي‌ترسم كه اگر تو او را بكشي، يك‌بار ديگر برايم زنده شود.

برشي از رمان

«پدر سرهنگ قاسم گفت: « هيچ‌كس از رمز و رازهاي خدا سر در نمي‌آره… هيچ‌كس نمي‌تونه از حكمت خدا سر دربياره… توي هر مصيبتي بايد ريشه‌ي حكمتي رو جست‌وجو بكني… بايد از خودت بپرسي خدا توي اين بلا، چه درس و عبرتي رو مخفي كرده… شايد خداي مهربون بخواد ما رو امتحان بكنه… شايد بخواد قدرت گذشت و بخشش ما رو آزمايش كنه… اگه به حكمت الاهي دقيق بشيم، مي‌بينيم كه گذشت و چشم‌پوشي ما از جنايات اين آدمكش، بيش‌تر مي‌تونه ما رو به خدا نزديك بكنه… فقط خدا مي تونه مجازات هاي بزرگ رو به سرانجام برسونه و عملي ش بكنه… »

حليم رخسار گفت: « خواهش مي كنم پاي خدا رو به اين ماجرا نكشيد… چون خدا از اول اش هم توي اين ماجرا نبوده… خدا كاري به اين نداره كه ما چه تصميمي مي‌گيريم… »

در اين لحظه پدر سرهنگ قاسم و كريم خزان، هر دو با هم گفتند: « استغفرالله. »

حليم رخسار با صداي بلندتري گفت: « نمي‌دونم خدا كه در زمان جنايت حاضر نبوده، چرا بايد در زمان مجازات حاضر باشه؟ »

همين حالا مي‌توانيد اين رمان را از وب‌سايت كاواك تهيه نماييد : https://www.cavack.com/Item/31651

 

كتاب شهر نوازندگان سفيد

داستان نسل‌كشي كردهاي عراق

رمان شهر نوازندگان سپيد را بختيار علي، نويسنده، منتقد و رساله‌نويس كُرد نخستين بار در سال ???? منتشر كرد كه در سال ???? با ترجمه‌ي رضا كريم مجاور و توسط انتشارات افراز بار ديگر در اختيار دوستداران اين نويسنده قرار گرفت. بختيار علي در رمان شهر نوازندگان سفيد، از فاحشه‌خانه‌اي در جنوب عراق به نقل داستان نسل‌كشي كردهاي عراق در سال ???? مي‌نشيند.

بختيار علي محمد در سليمانيه كردستان عراق و در سال ???? متولد شد. او متفكر، رمان‌نويس، رساله‌نويس، منتقد و شاعر نيز هست. بختيار علي كار خود را با شعر و مقاله آغاز كرد اما از اواسط دهه‌ي ???? توانست خود را به‌عنوان رمان‌نويسي تأثيرگذار به ديگران بشناساند. از او علاوه بر مقالاتش، شش رمان و مجموعه اشعار متعددي به چاپ رسيده است. سبك نوشتاري بختيار علي رئاليسم جادويي است. از آثار منثور او مي‌توان به مرگ تك‌فرزند دوم، قصر پرندگان غمگين، غزل‌نويس و باغ‌هاي خيال، آخرين انار دنيا و شهر نوازندگان سفيد اشاره كرد.

درباره‌ي رمان

دست تقدير، فاحشه‌اي كُرد، پزشكي كُرد و هنردوست، ژنرال عربي نادم و يكي از نجات‌يافتگان عمليات انفال را كنار هم قرار مي‌دهد.  هريك از شخصيت‌ها سوداي چيزي را در سر دارند. فاحشه سعي دارد معشوقش را از دنياي زندان‌هاي زيرزميني و شكنجه رها سازد؛  موسي‌بابك، پزشك، آرزو دارد بتواند در اين استبداد پاي هنر و زيبايي را به زندان‌ها باز كند؛ ژنرال سمير‌البابلي اميدوار است بتواند يك روز خود را به خاطر تمام قساوت‌هايي كه در گذشته مرتكب شده، ببخشد و بازمانده‌ي عمليات انفال سوداي حق و عدالت در سر دارد. با گذر از روي‌ها، كابوس‌ها و تكاپوي شخصيت‌ها، دنيايي مي‌يابيم پر از ظلم، قتل‌عام، حسرت، پشيماني، نجات و استقامت.

در جايي كه هنوز پاك‌دامني تعيين‌كننده‌ي عيار زنان است، رمان شهر نوازندگان سپيد تمام تلاشش را مي‌كند تا اخلاق متعارف و متعصب را به مبارزه بطلبد. اگر قصد اين باشد، راحت مي‌توان داستان را از زبان يك فاحشه، ژنرال و موسيقي‌داني در يك فاحشه‌خانه نقل كرد.  در چنين داستاني مي‌توان نشان داد كه در كشوري جنگ‌زده، همه قرباني‌اند؛ حتي ظالم. مي‌توان نشان داد كه اگر استبداد پايان يابد، هنوز مشكلات بسياري هست كه بايد با آن‌ها روبه‌رو شد. آن جامعه بايد درباره‌ي بخشش، حقيقت و صلح تصميماتي بگيرد و بداند كه اين تصميمات آينده را دستخوش تغيير مي‌كند.  همان‌طور كه يكي از قربانيان سميرالبابلي مي‌گويد:

من اين مرد را در درونم كشته‌ام. مي‌ترسم كه اگر تو او را بكشي، يك‌بار ديگر برايم زنده شود.

برشي از رمان

«پدر سرهنگ قاسم گفت: « هيچ‌كس از رمز و رازهاي خدا سر در نمي‌آره… هيچ‌كس نمي‌تونه از حكمت خدا سر دربياره… توي هر مصيبتي بايد ريشه‌ي حكمتي رو جست‌وجو بكني… بايد از خودت بپرسي خدا توي اين بلا، چه درس و عبرتي رو مخفي كرده… شايد خداي مهربون بخواد ما رو امتحان بكنه… شايد بخواد قدرت گذشت و بخشش ما رو آزمايش كنه… اگه به حكمت الاهي دقيق بشيم، مي‌بينيم كه گذشت و چشم‌پوشي ما از جنايات اين آدمكش، بيش‌تر مي‌تونه ما رو به خدا نزديك بكنه… فقط خدا مي تونه مجازات هاي بزرگ رو به سرانجام برسونه و عملي ش بكنه… »

حليم رخسار گفت: « خواهش مي كنم پاي خدا رو به اين ماجرا نكشيد… چون خدا از اول اش هم توي اين ماجرا نبوده… خدا كاري به اين نداره كه ما چه تصميمي مي‌گيريم… »

در اين لحظه پدر سرهنگ قاسم و كريم خزان، هر دو با هم گفتند: « استغفرالله. »

حليم رخسار با صداي بلندتري گفت: « نمي‌دونم خدا كه در زمان جنايت حاضر نبوده، چرا بايد در زمان مجازات حاضر باشه؟ »

همين حالا مي‌توانيد اين رمان را از وب‌سايت كاواك تهيه نماييد : https://www.cavack.com/Item/31651